بیشحساسیت الکترومغناطیسی
همانگونه که برخی افراد به چند ماده شیمیایی حساسیت داشته و به گرده، قارچ و بعضی غذاها واکنش نشان میدهند، جمعیت در حال افزایشی نیز به امواج الکترومغناطیس حساساند.
Khurana و همکاران ده تحقیق اپیدمیولوژیک را بررسی کرده که سه مطالعه در مورد سرطان و هفت مورد دیگر در خصوص آثار رفتاری-عصبی (neurobehavioral) بوده که منشا آنها را ایستگاههای ثابت تلفن همراه قلمداد کردهاند. تمامی مطالعات رفتاری-عصبی، علائم بیشتری را در افراد نزدیک به ایستگاههای ثابت تلفن همراه مشاهده کرده و تنها یکی آن را مرتبط با فشارهای روحی و نه تابش رادیویی دانسته است.
نتیجه یکی از این تحقیقات در شکل زیر نشان داده شده است . کسانی که در نزدیکی آنتنها زندگی کردهاند، این علائم بالینی را بیشتر از آنان که دورتر ساکن بودهاند بروز دادهاند: خستگی، اختلال خواب، سردرد، احساس ناراحتی، دشواری تمرکز، افسردگی، از دست دادن حافظه، اختلالات بصری، تحریک پذیری، اختلال شنوایی، عارضههای پوستی، مشکلات قلبی عروقی، سرگیجه، کماشتهایی، مشکلات حرکتی و تهوع. بسیاری از این علائم بالینی با ازدیاد سن بیشتر شده و بنابراین، آن را سندروم زود پیری (rapid aging syndrome (RAS مینامیم. تفاوت میان سالخوردگی واقعی و RAS در کسانی که مبتلا به بیش حساسیت الکتریکی (EHS) هستند در این است که در محیط های پاک الکترومغناطیسی عوارضشان تقلیل پیدا میکند یا از بین میرود. به وضوح، در سالخوردگی طبیعی چنین اتفاقی رخ نمیدهد.

به دلیل اینکه دکلهای تلفن همراه همواره در ازدیاد و اجتناب از آنها در مناطق شهری و غیر شهری ناممکن است، و اگر گزارش Santini و همکاران در مورد سلامت کسانی که در نزدیکی این آنتنها زندگی میکنند صحیح باشد، به احتمال زیاد ما در میانه بحران سلامت نوظهوری هستیم که به ازدیاد بیماریهای مزمن منجر شده و به بالا رفتن فروش داروهای مسکن، خوابآور، ضد افسردگی، ضد اضطراب، تقویت سطح توان و انرژی، بهبود خلق و خوی و داروهایی برای اختلال نقص توجه بیش فعالی میانجامد.
در 2006، Hallberg و Oberfeld شیوع فزاینده EHS را گزارش دادند. شکل زیر به روشنی نشان میدهد که خود اظهاری EHS در حال افزایش است. بر اساس گفته این نویسندگان، 50 درصد افراد در سال 2017 از این بیماری شاکی خواهند بود. البته، این تخمین است ولی نشانگر آن است که علائم EHS رو به فزونی است.

تخمین درصد مبتلایان کنونی EHS بسیار دشوار است. برآورد محافظه کارانه 3 درصد برای افراد با علائم شدید EHS و بر اساس خود اظهاری انجام شده در کشور سوئد است . 35 درصد جمعیت نیز به علائم خفیف تا متوسط بیماری EHS مبتلا هستند. بر اساس این درصدها، احتمالا تعداد تجمعی افرادی که در کانادا، آمریکا و اروپا تحت تاثیر منفی علائم شدید EHS قرار گرفتهاند 25 میلیون و افراد با علائم خفیف تا متوسط حساسیت الکتریکی 300 میلیون نفر هستند. افراد گروه اخیر میتوانند در محیط آلوده الکترومغناطیسی فعالیت کنند، ولی احتمالا از سردرد و بیخوابی رنج برده و از سلامتی کمی در اثر مواجهه با امواج برخوردارند.
تاکنون، آلودگیهای محیطی، بخشی به دلیل نیاز رسانهها به ارائه متعادل تمام نظرها، و دیگری پیامدهای اقتصادی تغییر رفتار ما مصرف کنندهها بحث انگیز بودهاند. قطعا در مورد آزبست، دی کلرو-دیفنیل-تریکلرواتان، سرب، جیوه، بارانهای اسیدی و دود تنباکو چنین بوده و در حال حاضر نیز در مورد تغییرات آب و هوایی و EHS نیز مجادله میشود.
EHS نیز به صورت مشاجره آمیز مطرح میشود، با این وجود، دههها است که تعداد روزافزونی از کارشناسان بینالمللی، دانشمندان و پزشکان از دولتها و سازمانهای بینالمللی درخواست میکنند که دستورالعملهای موجود در مورد دریافت تابش رادیویی را سختگیرانه تر نمایند چون این دستورالعملها از سلامتی جامعه حمایت نمیکند. برخی دولتها به این هشدارها توجه کرده و رهنمودهای میزان مورد قبول دریافت تابش الکترومغناطیسی را به کسری از توصیه های سازمان بهداشت جهانی (WHO) که مورد قبول آمریکا، انگلستان و کانادا است، تقلیل دادهاند.
در سال 2006، سازمان بهداشت جهانی (WHO) کارگاهی بینالمللی در پراگ باموضوع حساسیت الکتریکی (electrosensitivity ) برگزار کرد و در آنجا EHS را چنین تعریف نمودند: ” پدیده ایست که افراد اثرات نامطلوب بر سلامت خود را در زمان استفاده و یا حضور در مجاورت تجهیزات تولید کننده میدان الکتریکی، مغناطیسی و یا الکترومغناطیسی (EMF) تجربه میکنند.”
” منبع آن هر چه باشد، EHS واقعی و گاهی برای افراد درگیر ناتوان کننده است…… میزان تابش دریافتی آنان معمولا چندین مرتبه زیر میزان مورد قبول استانداردهای بینالمللی است.”
به هر حال، روشن است که افراد مبتلا به EHS دیگر زندگی “طبیعی” نداشته و اگر از حمایت خانواده، دوستان و پزشکان خود برخوردار نباشند، دچار تنش شده و در نهایت به مشکلات روانی مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی دچار خواهند شد.
منابع:
- Khurana V, Hardell L, Everaert J, Bortkiewicz A, Carlberg M, et al. Epidemiological evidence for a health risk from mobile phone base stations. Int J Occup Environ Health 2010;16:236–7.
- Santini R, Santini P, Danze JM. Study of the health of people living in the vicinity of mobile phone base stations: 1. Influence of distance and sex. Pathol Biol 2002;50:S369–73.
- Hallberg O, Oberfeld G. Letter to the editor: will we all become electrosensitive? Electromagn Biol Med 2006;25:189–91.
- Johansson O. Electrohypersensitivity: state-of-the-art of a functional impairment. Electromagn Biol Med 2006;25:245–58.
- Havas M, Olstad A. Power quality affects teacher wellbeing and student behavior in three Minnesota
- schools. Sci Total Environ 2008;402:157–62.
- World Health Organization (WHO). Electromagnetic fields and public health. International Workshop on EMF Hypersensitivity, Prague, Czech Republic, October 25–27, 2004.